عاشق تر از اين بودم اگر لظحه ي پرواز در دست نجيب تو كليد قفسم بودئ عاشق تر از اين بودم اگر عطر نفسهات در لحظه ي بي همنفسي ‚ همنفسم بود عاشق تر از اين بودم اگر فاصله ها را اين آينه ي شب زده رو تكرار نمي كرد عاشق تر از اين بودم اگر هق هق ما را اين سايه ي سرمازده انكار نمي كرد با تو بهترين بودم ‚ همسايه ي خورشيدي تو نقش تبسم را ‚ از آينه دزديدي عاشق تر از اين بودم اگر در شب وحشت مثل تپش زنجره ناياب نبوديعاشق تر از اين بودم اگر وقت عبورم آنسوي سكوت پنجره خواب نبوديعاشق تر از اين بودي اگر ثانيه ها را اندوه فراموشي من تار نمي كرد